درحالي روز گذشته خبر انتصاب «جواد نجمالدين» به عنوان مديرعامل جديد ايرانخودرو به جاي «منوچهر منطقي» مديرعامل پيشين اين شركت مطرح شد كه گمانهزنيها حاكي از تغييرات گسترده در زيرمجموعههاي اين شركت در آيندهاي نزديك است.
گرچه حكم مديرعامل جديد بزرگترين خودروساز خاورميانه را «احمد قلعهباني»، مديرعامل سازمان گسترش و نوسازي كه سهامدار اصلي اين شركت است، صادر كرده ولي انتصاب رييس هياتمديره سايپا در كليديترين پست ايرانخودرو، از جمله بخشهاي جالب توجه اين تغيير به شمار ميرود.
البته ظاهرا آنقدرها بازار به اين سهم بيتفاوت است كه انتشار اين خبر ديروز كوچكترين تغييري را در روند معاملات اين سهم ايجاد نكرد.
تغيير «منطقي» چه قدر مهم است؟
اينكه اين تغيير بعد از قريب 6سال چه تاثيري ميتواند بر روند سهام اين شركت در تالار شيشهاي داشته باشد، چيزي نيست كه بتوان بلافاصله به آن رسيد.
چرا كه گذر زمان بسياري مسائل را براي فعالان بازار روشن خواهد كرد. از طرفي به دليل گستردگي فعاليت گروه ايرانخودرو، كوچكترين اصلاح ساختارهاي مالي اين شركت نيازمند فرآيندي حداقل چند ساله است.اما اين تغيير به چند دليل براي بورس تهران مهم است.در درجه اول اينكه اصولا تغييرات در ردههاي بالاي مديريتي براي فعالان بازار مهم است و بسته به نوع تغيير و جايگزيني، واكنشهاي خاص خود را نشان ميدهند. از آنجا كه ايرانخودرو يكي از بزرگترين شركتهاي بورسي در گروه خودرويي به شمار ميرود بنابراين اين تغيير ميتواند به معني تغييرهاي بعدي در زيرمجموعههاي اين شركت كه اتفاقا آنها هم جزو مهمترينها هستند، شود.
در مرحله دوم چون ايرانخودرو داراي سهام مديريتي در بسياري از شركتهاي مهم بورسي از جمله بانك پارسيان است و 4كرسي از 7كرسي هياتمديره اين بانك را در اختيار دارد، پس بعيد نيست كه به انتظار تغييرات در ردههاي مديريتي آن بانك نيز باشيم.
اما عامل سومي كه اين تغيير را براي فعالان تالار شيشهاي پررنگ كرده به نحوه جابهجايي و جايگزيني مديران مربوط ميشود. بازار در انتظار است تا ببيند آيا «ايدرو» با اين تغيير به دنبال پياده كردن چه سياستي در شركتهاي تابعه خود است و به طبع فعالان بورس تهران اولين ضربهگيرهاي اعمال هرگونه سياست جديدي هستند.
سهام «خودرو» چه قدر ميارزد؟
فعلا كه تا اطلاع ثانوي سهامداران اقبالي به خريد سهام ايرانخودرو ندارند، شاهد اين مدعا هم بازارگردانيهاي مداوم سهم حداقل طي 6سال رياست منطقي بر كرسي رياست ايرانخودرو است. سرمايهگذاري سمند كه از زيرمجموعههاي ايرانخودرو است همان شركتي است كه بازارگرداني سهام شركت مادر را انجام ميدهد تا از خروج هرچه بيشتر سهامداران از دايره سهامداري اين شركت جلوگيري كند.
ماجرا وقتي تراژديكتر است كه با وجود بازارگرداني سهام، ميانگين حجم معاملات اين سهم طي دو ماه گذشته به زحمت به 400هزار سهم در روز ميرسد كه البته بيش از 50درصد اين ميزان هم مربوط به خريدهاي بازارگرداني است.
ارزش بازار امروز ايرانخودرو با سرمايه 630ميليارد توماني حدود 840ميليارد تومان است كه كمتر از 2درصد ارزش كل بورس تهران به شمار ميرود. اما سقوطهاي هرچه بيشتر شاخصها، ارزش روز بورس تهران را به مرز 45هزارو 500ميليارد تومان رسانده است.
با اين اوصاف در اختيار داشتن جايگاه پانزدهمي ميان بورس از لحاظ ارزش بازار، جزو آخرين تيرهاي ايرانخودرو براي كسب مجدد اعتبار در بورس تهران است.
اين درحالي است كه در ابتداي سال 82 و آن زماني كه منطقي نخستين ماههاي مديريت خود را در اين شركت شروع كرده بود، نام ايرانخودرو تنها يك پله با جايگاه اولي فاصله داشت. البته نبايد از ياد برد كه آن سالها جزو روزهاي طلايي بورس تهران و روزهاي اوج گرفتن قيمتها بود.
ارزش روز سهام ايرانخودرو در ابتداي سال 82 معادل 551ميليارد تومان بود كه توانسته بود 5درصد ارزش بورس را از آن خود كند. اما روزهاي خوش و صعود قيمت از اواسط سال 82 تمام شد و آن جا بود كه سهام ايرانخودرو در سراشيبي سقوط قرار گرفت.
«منطقي» براي ايرانخودرو چه كرد؟
بررسي شاخصهاي عملكرد مدت فعاليت «منطقي» ميتواند تصويري هرچند كلي را براي ما ترسيم كند. اما مهمترين تصويري كه اعداد و ارقام بيان ميكند در وهله اول سود خالص را با افزايش 160درصدي نشان ميدهد.
مقدار سود خالص اين شركت قبل از ورود منطقي معادل يك هزارو 252ميليارد ريال بود، در حالي كه بعد از خروج وي اين رقم به 3هزارو 263ميليارد ريال رسيده است. از جمله عوامل رشد سودآوري ميتوان به افزايش توليد، راهاندازي خطوط جديد توليد، فروش داراييهاي غيرمولد و ... اشاره كرد.
از سوي ديگر درآمد حاصل از فروش ايرانخودرو هم 279درصد تغيير مثبت را به نفع مديرعامل پيشين ثبت كرده است به طوري كه اين رقم از 18هزارو 797ميليارد ريال به 71هزارو 982ميليارد ريال رسيده است.
ساير شاخصهاي مهم مالي در فاصله قبل و بعد از مديريت منطقي، شامل 448درصد افزايش در تسهيلات مالي دريافتي، 162درصد افزايش در سرمايه و 15درصد افزايش هم در تسهيلات بلندمدت دريافتي است.
اما يكي از مهمترين فاكتورهاي برآورد موفقيت و عملكرد مديريتي در هر شركت توليدي، ميزان فروش است كه آمارها بيانگر رسيدن جمع كل فروش سالانه ايرانخودرو از رقم 295هزار دستگاه در سال82 به 500هزار دستگاه در سال 87 است.
بيشترين ميزان فروش اين شركت هم در زمان ورود منطقي متعلق به گروه پيكان با 156هزار دستگاه و بعد از خروج وي نيز متعلق به گروه پژو با 339هزار دستگاه است.
6 سال با آقاي مديرعامل!
6سال مديريت بر كرسي رياست بزرگترين خودروساز خاورميانه زمان درازي است تا اتفاقات زيادي بيفتد. انتشار اخبار سرمايهگذاري و راهاندازي خطوط توليد ايرانخودرو در برخي كشورها براي اولينبار، توليدهاي موتور و خودرو ملي، خروج پيكان از رده توليد و... آنقدرها براي بورس تهران جذابيت ندارد كه حضور اين شركت به عنوان سهامدار در تركيب غولهاي بزرگ بازار. اما از اتفاقات مهم دوره مديريت منطقي ميتوان به ابطال معامله سهام بانك پارسيان از سوي رييسجمهور در سال 85 اشاره كرد. اين معامله جريانهاي متفاوتي را در كشور عليه اين بانك از يكسو و حاشيههاي زيادي را براي سهام خود ايرانخودرو از سوي ديگر ايجاد كرد.
ابطال اين معامله در 22اسفندماه سال 85 بار ديگر سهام ايرانخودرو را در اذهان فعالان بازار به كناره راند.
دومين اتفاق مهمي كه اتفاقا سال گذشته براي خود منطقي رخ داد مربوط به حكم جنجالي وزير براي انتصاب وي به صورت توامان بر مسند رياست هياتمديره اين شركت است. ماجرا از آنجا شروع شد كه «محرابيان» وزير صنايع طي حكمي منطقي را به طور همزمان به عنوان رييس هياتمديره ايرانخودرو منصوب كرد. اين حكم با واكنشهاي زياد فعالان روبهرو شد چرا كه معتقد بودند اين امر نيازمند تشكيل مجمع سهامداران شركت است، ولي وزير در اظهارنظري قاطع اين امر را رد كرده بود و دليل را به تمركز حدود 70درصد سهام «خودرو» در پرتفوي «ايدرو» مربوط دانسته بود.
بازارگردانيهاي مداوم و فصلي سهام ايرانخودرو و ديگر اتفاق مهم دوره مديريتي منطقي به شمار ميرود كه البته شماري از فعالان بازار معتقدند كه اين امر نتوانسته اثري هرچند مثبت روي وضعيت سهام اين شركت بگذارد.
اما ايرانخودرو به عنوان اولين شركتي كه توانست اوراق مشاركت 19درصدي را منتشر كند نيز مورد توجه قرار گرفت. گرچه اين اقدام با پاسخ سرد بورسيها روبهرو شد و پروژه شكست خورد ولي در هر صورت به عنوان يكي از حركات قابل توجه اين شركت مطرح است.
به جز مديرعامل سابق، بيشتر مديران رده بالاي گروه ايرانخودرو در گفتوگوهاي متعدد با رسانهها از اصلاح ساختار مالي اين خودروساز خبر دادند و همواره جايگزيني هرچه بيشتر سود عملياتي را به جاي سود غيرعملياتي براي فعالان نويد ميدادند. ولي اين اتفاق هم نيفتاد به طوري كه تنها طي دو سال گذشته شركت ناچار شد مابهالتفاوتهاي مربوط به تسعير نرخ ارز را با فروش داراييهاي غيرمولد جبران كند.
شرايط البته تا جايي پيش رفته كه با نگاهي به صورتهاي مالي اين شركت به عيان روشن ميشود كه مرز سودآوري و زياندهي اين شركت بسيار كمرنگ و متزلزل است و كوچكترين تغيير كلان سياستي از جمله كاهش عوارض واردات خودرو ميتواند اين شركت را به مرز زياندهي بكشاند.
تمام سهامداران حاضر در سفره «خودرو»!
قطعا اين تغيير مديريتي براي ديگر سهامداران اين شركت نيز حائز اهميت است، گرچه از 5عضو هياتمديره، احتمالا 4عضو زودتر از تكعضو ديگر از اين جابهجايي مطلع بودند!
همانگونه كه عنوان شد سازمان گسترش و نوسازي صنايع (ايدرو) به تنهايي 40درصد سهام را در اختيار دارد. سرمايهگذاري «رنا»(از زيرمجموعه هاي ايدرو) با 5/8درصد، سرمايهگذاري «سمند» با 5درصد، زيرمجموعههاي وزارت رفاه از جمله (تامين اجتماعي، صندوق بازنشستگي و سرمايهگذاري صندوق بازنشستگي كشوري) در مجموع با 18درصد، كاركنان شركت و زيرمجموعههاي تابعه با 5/3درصد و در نهايت سهام عدالت هم با يك درصد ساير سهامداران حاضر در تركيب سهامداران اين شركت به شمار ميروند.
پرواضح است كه «ايدرو» به طور مستقيم و غيرمستقيم و در مجموع با 57درصد، مديريت تمام و كمال اين شركت را در اختيار دارد.
با نگاهي به پرتفوي بورسي و غيربورسي ايرانخودرو نيز مشخص ميشود كه بهاي تمام شده سرمايهگذاري اين شركت در شركتهاي بورسي معادل يك هزارو 558ميلياردو 822ميليون ريال است. اين درحالي است كه مجموع بهاي تمام شده سرمايهگذاري «خودرو» در 18شركت غيربورسي معادل 4هزارو 391ميلياردو 992ميليون ريال بوده است.